حسین رحیمی جونقانی، پژوهشگر
آیا تا به حال کلمه «یَوْمُ الْهَدْم» را شنیدهاید؟
در واپسین روزهای ماه مبارک رمضانِ سال 1344 هجري قمري، گروهی به فرماندهی «عبدالعزيز بنسعود» به مدينهالنبی حملهور شدند[1] و پس از جنگی مفصّل با عمّالِ حکومت عثمانی، توانستند این شهر را به تصرّف خود دربیاورند. این گروه متجاوز، پس از غلبه، به حذف کردن هر نمادی از شهر که با آن دشمنی داشتند، اهتمام ورزیدند. یکی از این نمادها قبرستان زیبایی بهنام «جنتالبقیع»[2] بود؛ قبرستانی که محل آمدوشد فرشتگان الهی بود و از شدّت زیباییِ ظاهری و معنویت باطنی، در میان مردم به بهشت معروف بود، قبرستانی که مدفن چهار امام مظلومِ شیعیان بود و این گروه بر دشمنی با شیعه و حذف کردن تمامی آنچه متصف به شیعیان امیر مؤمنان، علی (علیه السلام) بود، عزمی راسخ داشتند.
به همین دلیل و در جهت رسیدن به همین هدف شوم، پادشاه سعودی که حال در جنگ پیروز شده بود و خود را خلیفۀ خدا مینامید، قاضیالقضات مکه را به مدینه اعزام کرد تا در جهت تخریب بارگاههای موجود در بقیع، از علما و زعمای شهر، اگرچه بهصورت ظاهری، تأیید گرفته و به این فاجعۀ شنیع اهتمام ورزد. قاضیالقضات به محض رسیدن به مدینه، جلسهای تشکیل داد و علما و زعمای شهر را فراخواند. در مجلس دربارة تخریب این قبرستان نورانی، بهویژه قبور ائمه شیعیان، از ایشان نظرخواهی کرد.[3] مدعوین جلسه، که تا مدتی پیش شاهد جنگ میان میهمانان ناخواندۀ شهرشان با حاکمان قبلی بودند، از ترس جانشان سکوت کردند؛ سکوتی نکبتبار. البته برخی از آنان با این توهین به قبور مسلمانان اظهار موافقت کردند.[4]
جائران سفاک، خوشحال از این واقعه، شیعیان را مجبور به تخریب بقیع کردند[5] که به خیال خامشان بهشت را ویران کنند، غافل از اینکه: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً».
عجیب آنکه این ظالمان به قبور دیگری چون مقبرۀ ابراهيم، فرزند پيامبر خاتم (صلوات الله علیه و آله)، قبور همسران پیامبر، مرقد حضرت امالبنين، همسر امیرالمؤمنین (عليه السلام)، قبر جناب عبدالله، پدر حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله)، اسماعيل، فرزند امام صادق (عليه السلام) و ... رحم نکردند.[6] شاید اگر تزویرشان اجازه میداد گنبد سبز پیامبر را نیز تخریب میکردند[7] اما خوب میدانستند با این کار، دیگر نمیتوانند خود را حتی به دروغ مسلمان بنامند. گذشته از تمامی این جنایات، ایشان به جواهرات و نذورات این بقّاع شریف نیز حملهور شده و تمامی آنها را به غارت بردند.[8]
آنان این روز را «یَوْمُ الْهَدْم» نامیدند[9] و بعد از گذشت سالیان دراز هنوز به این جنایت بزرگ و هتک حرمتی که به قبور مسلمانان و امامان شیعه داشتند، افتخار میکنند. این تنها، ذرّهای از مرداب عقاید پیروان «محمدبن عبدالوهاب» است که دائماً در حال فلسفهسازی برای عقاید ضالّۀ خود هستند، غافل از آنکه نقضهای زیادی در تاریخ نسبت به این فلسفهها وجود دارد، ازجمله شرک دانستنِ ساخت بارگاه، درحالیکه خلیفۀ دوم پس از فتح بیتالمقدس، به آن عمل نکرد و کنیسههایشان را ویران ننمود.[10]
[1]. هاجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص113 - 139؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
[2]. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۳۲۲.
[3]. البلاغی، الردَ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص39 - 41؛ هاجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص 113- 139؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹.
[4]. بلاغی، الردّ علی الوهابیة، ۱۴۱۹ق، ص45.
[5]. تاریخ وهابیان، ص81 و 88.
[6]. ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص113 - 139؛ امینی، بقیع الغرقد، ۱۳۸۶ش، ص۴۹؛ نجمی، تاریخ حرم ائمه، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.
[7]. جبرتی، عجائب الآثار، دارالجیل، ج۳، ص۹۱.
[8]. غالب، من اخبار الحجاز و النجد، ۱۳۹۵ق، ص۱۰۴؛ ماجری، البقیع قصة التدمیر، ۱۴۱۱ق، ص۸۴؛ جبرتی، عجائب الآثار، دار الجیل، ج۳، ص۹۱.
[9]. تاریخ المملکه العربیه السعودیه کما عرفت، صلاح الدین مختار.
[10]. مقدسی، مطهر بنطاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۸۵، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
طراحی و توسعه : پارسیکام