پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی کریمی جهرمی

1402-05-03
|
یادداشت ماه

تا حسین / مجلس هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ۚفَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللهِ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ  (زمر/20)

آیا آن کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده گردانیده و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است ( مانند کوردلان گمراه و بی ظرفیت است ؟) پس وای بر کسانی که قلب‌های آنان دارای قساوت است و  از ذکر خدا اعراض دارد، آنان در گمراهی آشکاری هستند.



شرح آیه
این آیه مانند آیه ۱۲۵ سوره انعام راجع به شرح صدر و وسعت قلب در گرفتن حقایق الهیه است و انسان هایی که شرح صدر دارند و در برابر نور حق و هدایت از خود انعطاف نشان می دهند را به بهترین وجهی می‌ستاید. زیرا تعبیر "فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ" دارد که آنان بر فراز نوری از ناحیه خدایند. این‌ها هرگز با اشخاص ظلمانی و بی بهره از نور ربّ و منحرف از خداوند مساوی و برابر نیستند. آری انسان‌هایی که دارای شرح صدرند بر بال‌های نور نشسته و همه چیز را با روشن بینی خاص خود و با دلیل و برهان می‌نگرند. آنان با نور پروردگار حرکت می کنند و به جلو می روند لذا از ندانم کاری و تحیّر و سرگردانی به دورند و با انوار هدایت الهیه، حق و باطل را از هم تشخیص می دهند.و هرگز نمی‌توان سنگدلانی را که منحرف و گمراهند با آنان قیاس کرد. چرا که سنگدلی آنان مانع تابش انوار الهی بر قلوبشان است و لذا در زندگی سر در گم هستند و از تشخیص حق و باطل ناتوان.
فتّال نیشابوری در روضة الواعظین نقل کرده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، این آیه را قرائت کردند و بعد فرمودند: اِنَّ النّور اِذا وَقَعَ فی القلبِ اِنفَسَحَ لَهُ وَانشَرَحَ: نور وقتی وارد قلب می شود ، قلب برای آن نور باز می شود و گسترده می شود.
مرحوم فیض کاشانی در تفسیر صافی، از تفسیر قمی نقل می کند که این آیه کریمه در شان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نازل شده است.


ارتباط آیه با حضرت سیدالشهدا
سرزمین کربلا هم محل ظهور و بروز این آیه شریفه بود. عالی‌ترین و بارزترین مصداق " مَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ" در آنجا، مولای ما حضرت امام حسین علیه السلام بود که خداوند سینه او را برای اسلام فراخ و گشاده گردانیده بود. او با نور هدایت الهی حرکت می کرد و از این رو انواع بلاها و مصائب را برای حفظ و صیانت اسلام به جان خرید.
در مقابل، گروهی قرار داشتند که مصداق حقیقی" قَاسِيَةِ قلوبِهم عَن ذِکرِ اللهِ" بودند. سنگدلانی که حالت پذیرش و نرمی در برابر ذکرالله نداشتند و از آن روی گردان بودند. همان گمراهان نادان و خیره سر که هر فساد و شرارتی را به آسانی انجام می‌دادند و از هیچ ظلم و جنایتی ابا نداشتند. افراد تاریک قلبی که حتی حاضر به شنیدن مواعظ مقدس امام حسین علیه السلام هم نبودند و با ایجاد ولوله و سر و صدا از تابش انوار هدایت الهی جلوگیری می کردند. از خدا بی‌خبرانی که سر مطهر حجت خدا را از بدن جدا کردند و آن را در برابر چشمان خواهران دل سوخته و یتیمان افسرده خاطرش ، شهر به شهر گردانیدند.
برای آنها مهم نبود که چشم خواهر داغدار به سر مطهر از تن جدای برادر بیفتد و اینکه کودکان پدر از دست داده با سر مطهر خون آلود پدر روبرو شوند و حتی باکی نداشتند که این عزیزان خدا ، از دیدن آن مناظر دلسوز و جگر خراش جان بدهند و قالب تهی کنند.
حضرت زینب سلام الله علیها که آن سر نورانی را دید از عمق جانش نالید و خطاب به سر برادر بزرگوار و عزیز خود کرد و گفت:
                                يا هلالًا لَمّا استَتَمَّ کمالًا              غالَهُ خَسفُه فاَبدىٰ غُروبًا


صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله