پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی کریمی جهرمی

1402-03-07
|
یادداشت ماه

سایه ات بر سرمان مستدام

 

بنابر نقل مشهور، امام رضا (علیه السلام) در روز 11 ذی‌القعده یا ذی‌الحجه سال 148 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. نام ایشان علی و کنیۀ ایشان، ابوالحسن است که به ابوالحسن ثانی شهرت دارند.[1] پدر بزرگوارشان، حضرت موسی‌بن جعفر (علیه السلام) و مادر گرامی‌شان، نجمه خاتون بود. ظاهراً نجمه کنیزی از اهل شهر «نوبه» در شمال آفریقا بوده‌اند. در جلالت و عظمت این بانو همین بس که ایشان مادر امام رضا (علیه السلام) و حضرت معصومه (سلام الله علیها) است. بنابر آنچه نقل است حمیده، همسر امام صادق، پیامبر را در خواب، زیارت می‌کنند و ایشان به او امر می‌کنند این کنیز را به امام کاظم (علیه السلام) ببخشند، زیرا او بهترین خلق روی زمین را به‌دنیا خواهد آورد.[2]

برای امام رضا (علیه االسلام) نزدیکِ بیست لقب ذکر شده است. از امام جواد (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: نام رضا از سوی خداوند برای ایشان برگزیده شده‌است.[3] برای آن حضرت القاب دیگری همچون صابر،[4] صدیق، رضی، وفی،[5] عالم آل محمد[6] و امام رئوف[7] نیز عنوان شده‌است.

همچنین از مادر بزرگوار امام رضا (علیه السلام) نقل است که ایشان در هنگام بارداری، سنگینی فرزند را حس نمی‌کردند و در خواب صدای تسبیح و تهلیل را از ایشان می‌شنیدند[8] و هنگامی‌که نوزاد به‌دنیا آمد، امام موسی کاظم (علیه السلام) به نجمه فرمودند: او را بگیر و خوب نگه دار، زیرا او «بقیة الله» در زمین است.[9] شدّت محبت پدر به فرزند چنان بود که او را می‌بوسید، بر دوش می‌گذاشت و به سینه و صورت می‌چسباند و می‌فرمود: «پدر و مادرم فداي تو! چقدر خوش‌بويي و چقدر آفرينش تو پاکيزه است و چقدر برتريِ تو، آشکار و روشن است.»[10]

فضائل آن حضرت چنان زیاد است که اگر دریاها مرکب گردند و درختان قلم شوند، از ذکر آن ناتوان‌اند. جابربن عبدالله انصاری بشارت امام رضا را در مصحف حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به گوش خویش شنیده است.[11] پیامبر گرامی اسلام در هنگام برشمردن نام عترت خویش، به نام مبارک علی‌بن موسی اشاره نموده[12] و بزرگانی همچون جابربن عبدالله انصاری[13] و ابن‌عباس[14] آن را روایت کرده‌اند و پیامبری چون خضر به آمدن ایشان شهادت داده‌اند.[15] ایشان در علم سرآمد روزگار خویش، در عمل پرهیزکارترین و باتقواترین مردم بود. با هر ملیتی به زبان آنها سخن می‌گفتند و با هر آئینی به زبانِ کتابِ همان آئین استدلال می‌نمودند و گواه این همه برتری و شرافت، اذعانِ مخالفان آن حضرت به چنین صفات حمیده‌ای است که گفته‌اند:

خوشتر آن باشد که سرّ دلبران                                  گفته آید در حدیث دیگران

مأمون عباسی در انتهای مناظره‌هایی که ترتیب داده بود نهایتاً به برتری علم و دانش آن حضرت اعتراف کرد و گفت: «وَ اَللَّهِ مَا يُوجَدُ اَلْعِلْمُ اَلصَّحِيحُ إِلاَّ عِنْدَ أَهْلِ هَذَا اَلْبَيْتِ، وَ إِلَيْكَ اِنْتَهَى عِلْمُ آبَائِكَ، فَجَزَاكَ اَللَّهُ عَنِ اَلْإِسْلاَمِ وَ أَهْلِهِ خَيْراً».[16]

امروز ایران عزیز، میزبان امامی رئوف است و سایۀ سر این امامِ همام بر سر ماست. الحمدلله.

 

 

[1]. طبرسی، تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۹۷.

[2]. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵ و ص17 و مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۴۲۶ق، ص۲۰۲.

[3]. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص13.

[4]. مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۹۲۵.

[5]. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۶ و ۳۶۷.

[6]. طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۴.

[7]. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۵۵.

[8]. صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۰.

[9]. شیخ عباس قمی، وقایع الایام، ص۹۰.

[10]. عیون الاخبار، ج1، ص26.

[11]. شیخ صدوق، إكمال الدين، ج1، ص305.

[12]. إثبات الهداة، ج1، ص661 و شیخ صدوق.

[13]. بحارالانوار، البحار، ج36، ص249.

[14]. شیخ صدوق، إكمال الدين، ج1، ص258.

[15]. تفسیر نور الثقلين، ج1، ص728.

[16]. عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، ج2، ص147،ح18.


برچسب :